لیوانی چای نبودم
تا تو را همچون قند
در پهلو بگیرم
بید بودم
بید مجنون
با شاخههایی خمیده و
برگهایی فراموششده
افتاده بر نیمکتی خالی
تو ثانیه بودی
مفهوم زمان
بر من وزیدی
و به من چهار فصل کامل بخشیدی
این برگها
دیگر سررسید توست
+ نوشته شده در دوشنبه دوازدهم اردیبهشت ۱۳۹۰ ساعت 15:29 توسط مصطفی پورنجاتی
|
برای ادامه نشر نوشته هایم در این وبلاگ، لطفا نظر بدهید؛ سپاس گزار می شوم اگر ضعف و قوّت نوشته هایم را به من بگویید