قلب من چون پر کاهی در هوا پرواز می کرد، پیش از آنکه تو آن را میان دستانت بگیری و نجات دهی
*
هر چه در جیب داشتم بیرون ریختم. چیزی جز چهره های دروغین و عقاید پژمرده نبود. زمان آمدنت بود.
*
تو در قلب منی، حتی وقتی به آن بیاعتنایم. مثل بوتۀ رُزی که در غیاب باغبان شعله میکشد
*** از: مسیح در شقایق، نوشتۀ «کریستین بوبن»، برگردان: نگار صدقی، نشر مشکی
*
مژده به شما که چاپ جدید این کتاب (فکر کنم چاپ چهارمش بود) منتشر شد!
لذت و آرامش خواندن این کتاب کوچک ولی بس بزرگ را از دست ندهید!
برای ادامه نشر نوشته هایم در این وبلاگ، لطفا نظر بدهید؛ سپاس گزار می شوم اگر ضعف و قوّت نوشته هایم را به من بگویید